واکسن 18 ماهگی
آخرین پستی که برات نوشته بودم مربوط به روزی که تزریق واکسن داشتی بود
دقیقا وقتی که خواب بودی و فقط سه چهار ساعتی گذشته بود از واکسنت,اون روز وقتی که از خواب پا شدی زدی زیر گریه آخه جای واکسنت خیلی درد داشت و اصلا نمی خواستی که تکونش بدی
چندبار خواستم بلندت کنم ولی وقتی دستم بهت می خورد بیشتر اذیت می شدی این شد که فقط همونجا توی رختخوابت جا به جات کردم .تا چند ساعتی نمی خواستی که از جات بلند شی بعدش هم که بلند شدی همش دنبال جایی برای تکیه دادن بودی صبح روز بعدش لنگان لنگان شروع به راه رفتن کردی ولی باز نمی تونستی خم شی و تبت هم خیلی کمتر شده بود
الهی فدای اون چشمای خیست جوجو بلا ,اینقدر اذیت بودی که نهایت عکس العملت بعد دیدن دوربین همین دور خیز کوچولو بود
دیگه حتی کلاه قرمزی هم نمی تونست آرومت کنه
ای جانمممممممممممم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی