رو به رشد بودن
هر چی که زمان می گذره سرعت بزرگ شدنت بیشتر میشه
یعنی الان با یه ماه پیشت خیلی فرق کردی توی شناختن و کشف دنیای پیرامونت
یکی دو ماه پیش اسامی یه سری از وسیله ها رو به سبک خودت ادا می کردی منتها هر وقت که خودت می خواستی نه هر موقع که ما می پرسیدیم ولی انگار داری یه کارایی انجام می دی و یه سری چیزا رو تثبیت می کنی توی ذهنت واین یعنی بزرگ شدن تو...
کلماتی که بلدی ادا کنی از چند ماه پیش تا الان:
بابا بابا
مامان ماما
آب اوایل اپ(با کسره) و یه مدتی آبو و الان هم آب.یادم رفته بود که آب بیدی آب بیژ هم می گفتی نمی دونم شاید جمله بود ولی هرچی بود دیگه نمی گی
دوغ دو یا دوخ
ماست ما
موز و مرغ و مو رو یه جور ادا می کنی به هر سه شون میگی مو فقط باید تو موقعیت تشخیص بدیم منظورت کدومه
پا پا
نون نو
کفش نمی دونم چه ربطی داره ولی به کفش می گی تا
ددر د یا دد
تق تق ت ت
چشم چ(با فتحه) یه وقتایی چش و شعر چشم چشم دو ابرو رو اینجوری می خونی:چ چش و همش همینو تکرار می کنی
تازه وقتی ازت می خوام کاری انجام بدی (البته با ملایمت زیاد)در جواب بهمون می گی چش.قربون چشم گفتنت پسرم وقتی سرت رو کج می کنی با ناز می گی چش از خود بی خود میشم و کلی می بوسمت
تاب تا
تاب بازی تاتا
آب بازی آزی
هاپو هاپو
پیشی میو
جوجو جی جیک
نه نه
توپ تو یا توپ
یخ یخ ,یخ رو به این علت یاد گرفتی چون هر روز آویزون فریزری و از مامانی یخ می گیری تا بازی کنی
چیه چیه
نیست نی
ماشالا پسرم راستش تا همین نیم ساعت پیش هم فکر نمی کردم اینقدر چیز بلد باشی تا قبل اینکه بنویسم و هرکی ازم می پرسید می گفتم سه چهار کلمه اونم مبهم حرف میزنه باور کن وقتی که اومدم همون سه چهارتا چیزی که بلد بودی روبنویسم دیدم هی یه چیز جدیدتر یادم میاد ولی حالا فکر می کنم اگه بیشتر تمرکز کنم چیزای بیشتری یادم بیاد
وای عسلم خیلی دوست دارم زودتر اون روز رو که داری جمله می گی ببینم...
یه چیز دیگه یادم افتاد وقتی می گیم مانی بشمار:اینجوری میشموری دو نه ده البته طی حرکتی غافلگیر کننده یه وقتایی چهار رو هم میگی
حالا باز چیزی یادم بیاد که تا این تاریخ بوده باشه میام و اضافه می کنم به این پست