مانی عزیز تر از جانممانی عزیز تر از جانم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

برای مرد فردا............مانی

شمال6

1391/9/8 1:00
نویسنده : مامان مانی
387 بازدید
اشتراک گذاری

بازم اومدیم شمال خونه ی مامان جون 

امسال اولین محرم رو مانی جونم تو شمال تجربه کرد البته محرم قبلی حضور نا محسوس داشت و ما تهران بودیم خونه ی مامان جون(مامان بابایی)البته عمه جونی ها هم بودن

دوست داشتم ببرمت تو مراسم  عزاداری حضرت علی اصغر تو رشت ولی شب قبلش کلی تو ترافیک مونده بودیم تا برسیم شمال این شد که خیلی خسته بودیم و نشد که ببرمت عزیزم ایشالا سال بعد...

مانی جونم مامان جون کلی سعی کرد سینه زدن یادت بده شما هم یاد می گرفتی ولی لحظه ایی بود و بعدش شروع می کردی به دس دسی کردن...

شیطون تر از قبل شدی و یه جا بند نمی شی

 

لبای خوشگلت رو آماده کردی که یه بوس خوشگل بفرستی

مرسی عزیزم

اینجا هم بلاخره از کلاهت راحت شدی و رو سقف ماشین نشستی و خوشحالی عسلم

راستی چرا اینقدر از کلاه بدت میاد؟؟؟

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

لادن مامان مانی
5 آذر 91 16:12
سلام اسم نی نی منم مانی هست. نازی ماشاله خیلی بامزه ست.
زینب (مامان فرشته آسمونی امیرعباس)
5 آذر 91 16:45
سلام همشهری... خدا برات نگهداره این گل پسرو انشالله همیشه روح و تنش سالم باشه
khale nasy
6 آذر 91 19:09
bikhabar miayin dahatetun, dus jun. hamishe khosh bashyn.miboosamet