مانی در تولد ایلیا

دیشب رفته بودیم خونه ی ایلیا جون اینا آخه تولد یکسالگیش بود,از همین جا یه بار دیگه :

ایلیا جون تولدت مبارک

شما هم که طبق معمول حسابی شلوغ کاری کردی و خوش گذروندی.همش بپر بپر می کردی و یه سره عمو پورنگ ورد زبونت بود و مثل پهلون پنبه بادت خالی میشد و بومبالا بومبا می کردی

تازه چندبار هم نانای کردی دست میزدی و با عسل جون و حدیثه جوت تولدت مبارک می خوندی

کلی هم با ایلیا جون بازی کردی

اینم عکسای جشن دیشب,که البته نتونستم از همه چی عکس بندازم ولی همین هایی هم که انداختم رو برای یادگاری برات میذارم:

اینم کیک تولد ماشینی(مک کوئین)

اینم کوچولو های جشن(ایلیا جون.عسل جون.مانی جونم.حدیثه جون)

اینجا داشتی نشسته نانای می کردی به قول خودت شمانی(شمالی)

ماشین هم کادوی تولد ایلیا جون بود که چون شبیه مال خودت بود وارد بودی و داشتی از اون زیر میرا دستت رو به دکمه ی روشنش میرسوندی

بعد رو روئک سواری حرفه ایی سری قبل حالا نوبت به ماشین سواری حرفه ایی میرسه

این سرسره هم دایی جون ایلیا زحمتش رو کشیده بود که دوتا تون کلی باهاش سرگرم بودید

نوبتی سوار میشدید,اینم ایلیای خاله در حال سرسره سواری و مانی که تو نوبته

اینجا هم مانی نشسته بود ایلیا هم قصد سوار شدن داشت

کلی هم از قسمت سرش بالا رفتی و از پله پایین اومدی وروجکم,خاله جون(خاله ی مامانی )هم کلی مراقبت بود و حسابی خسته اش کردی .همش مراقب بود خاله جونم که یه موقع نیوفتی خدای نکرده

و در پایان مامان و بابای ایلیا جون ممنون بابت همه چیز شب بسیار خوبی بود و یه بار دیگه مبارک باشه تولد گل پسری