مانی عزیز تر از جانممانی عزیز تر از جانم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

برای مرد فردا............مانی

هندونه خوردن من

1392/3/8 23:22
نویسنده : مامان مانی
551 بازدید
اشتراک گذاری

فقط این مدلی حاضرم هندونه میل کنم

بی چاره مامانی که بعد هر بار هندونه خوردنم باید حمومم کنه ولکه ی آب هندونه رو از روی فرش پاک کنه

اینقدر کیف می ده وقتی آب هندونه از لب و دستام می چیکه روی لباسام


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان زهرا
9 خرداد 92 0:42
به نظرم قشنگ امد
وقت نکردم گلم مگه این شیطون بلا میزاره



الهی خاله فدای هندونه خوردنت پس لین طوری بهت مزه میده هاااااا


راست میگی زهرا جون با وجود این وروجکا دیگه وقتی نمی مونه.خدا نکنه عزیزم.هر جوری که زحمت بیشتری برای مامانم داشته باشه اونجوری بیشتر مزه می ده
الهام
10 خرداد 92 20:15
سلام.چه پسرتون بامزه میخوره خداحفظش کنه.راستی پسرمنم توصارم بدنیااومد.خوشحال میشم به وبم سربزنیدواگرخواستیدلینک کنید

مرسی عزیزم منم لینکتون می کنم.
tahana
13 خرداد 92 13:42
وای دلم خواست هرکس این عکس رو ببینه میدوو میره هندونه می خره نوش جونت عزیزم

آخی خاله جون...
می خوای تولد بگیری؟
14 خرداد 92 5:18
می خوای تولد بگیری؟ لیست سفارش ها مون رو دوباره باز کردیم. زود دیر میشه. یه سر به ما بزن خوشحال می شی...
الهام مامان علیرضا
16 خرداد 92 9:42
نوش جونت عزیزم
حالا هندونه شیرین بود؟



آره خاله جون یکی از شرطای هندونه خوردنم اینه که شیرین باشه
مامان ایدین
16 خرداد 92 16:22

چقدر خوشمزه میخوری
نوش جونت عزیزم


وای مرسییییی