مانی عزیز تر از جانممانی عزیز تر از جانم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

برای مرد فردا............مانی

طوطی خوش زبون ما

1392/6/24 1:22
نویسنده : مامان مانی
382 بازدید
اشتراک گذاری

ماشالا هزار ماشالا دیگه حرف زدنت داره هر روز کامل و کامل تر میشه

البته خیلی هم شاهکار نمی کنی هااااا اقتضای سنته پسرم فقط منو بابایی زیادی ذوق زده میشیم وقتی میبینیم که می تونی یه سری از خواسته هات رو بگی

و البته حرف زدنت وقتی که اول راهی خیلی خیلی شنیدنیه و تقریبا بیشتر کلمه هایی رو که میشنوی مثل طوطی بدون اینکه ازت بخوایم ادا می کنی

دیگه شمار کلماتی که می گی داره از دستم در رفته از این به بعد فقط اونایی رو که یه جور خاص ادا می کنی و جالبن برات می نویسم گل پسرم ...

یه جمله ی با مزه داری که روزی نمی دونم شاید واقعا هزار بار تکرارش می کنی مامان دد میو

گاهی که به روی خودم نمی یارم بیشتر توضیح می دی به خیال خودت متوجه منظورت نمی شم

میری پیش در و می گی مامان در باز تفش دد میو

یعنی مامان در و باز کن تا کفشام رو بپوشم بریم پیش پیشی که تو کوچه ول ول می چرخه

اصلا همش تقصیر این پیشیه نمی دونم کار و زندگی نداره که همش تو کوچه رژه میره بیچاره کرده ما روکلافه

بنده خدا بابایی همین که خسته از کار بر میگرده خونه همون دم در اجازه ی ورود بهش نمی دی و جای سلام و خسته نباشید یه نفس فقط میگی :بابا تفش دد میو تازه از ترس اینکه مبادا بابایی بیاد تو و بس که هول پیشیه هستی با کلی هیجان جمله ی مذکور رو بی وقفه هی تکرار می کنی

امروز هم همین که بابایی رسید خونه باز همون برنامه رو پیاده کردی بابایی هم گفت پس بزار بریم پارک تا بیشتر لذت ببری

قربونت برم که اینقدر تعامل اجتماعیت خوبه هر جا بری سریع یه دوست واسه خودت دست و پا می کنیچشمک

 

مابین بازی کردنات میومدی گهگاهی روی این کناره ها قدمی هم میزدی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان ماهان
24 شهریور 92 1:27
جيگرم فدات شيرين زبوون



واااااااااای نگید خاله جون خدا نکنه
هیراد و عمه لیلاش
24 شهریور 92 7:33
هزار ماشالله به این طوطی باهوش و خوش زبون
مامانیش جمله بندی کلمات برای فسقلیهای زیر دو سال هزار ماشالله ناشی از هوش زیاد اونهاست ،ببوس گل پسر نازمون رو


راست میگی لیلا جون؟خوشحالم کردی.آخه منم مثل همه ی مامانا فکر می کنم بچه م باهوشه.هرچی هستن سلامت باشن و شاد زندگی کنن این مهمه
مامان هلیا دخترمهربون
24 شهریور 92 9:42
می بینم شما هم مثل ما تو پارکا می چرخید
دلم به حاله باباهامی سوزه


آره خواهر چه کنیم دیگه بچه ها دلشون ددر می خواد ما که نمی خوایم
بابا ها هم عادت کردن
مامان ماهان
24 شهریور 92 13:28
با اجازه لينكتون كردم
ازاده
25 شهریور 92 13:46
به افتخار دوست خوبم مانی جون

شرمنده نفرمایید خاله جون
الهام مامان علیرضا
26 شهریور 92 13:25
مامانی داشتیم؟؟؟؟
پسرمون داره شاهکار می کنه دیگه که تو این سن حرف می زنه
آفرین به مانی جونم
خاله خودم تشویقت می کنم

خدا رو شکر که اینقدر خوب ارتباط برقرار می کنه


بازم خاله ی خوب خودم,ممنون خاله الهام جون
آره واقعا خدا رو شکر