مانی عزیز تر از جانممانی عزیز تر از جانم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

برای مرد فردا............مانی

سیزده بدر

1392/1/25 16:38
نویسنده : مامان مانی
390 بازدید
اشتراک گذاری

امسال هم طبق روال سال های قبل رفتیم کنار دریا

هر سال سبزه ها رو به دل بزرگ دریا میسپایم که فکر می کنم غذای مقویی برای ماهی ها بشه

امسال هم با دایی ها و خاله ها دور هم بودیم و شلوغ بود البته جای عمه ها و عمو جون و مامان جون بابا جون هم خالی بود...

این دومین سیزده هی بود که بدر کردی مانی عزیزم,

موقع سپردن سبزه ها به دریا ازت پرسیدم که می خوای سبزه رو گره بزنی مانی جونم؟؟؟

که یهو بابایی در اومد و گفت نه خیر خانم !با پسر نازی که ما داریم این دختران که باید دنبال سبزه گره زدن باشن...

خندم گرفت از جواب دندان شکن بابایی ولی آره حق با باباییه پسرم...

تلاشمون برای اینکه کنار هم وایستید بی فایده بود

هلیا جون از اونجایی که دختر با محبتیه همش دنبال بوسیدن مانی جونه

ولی انگار مانی دیگه بسشه این همه بوسه...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)